دیروز برای علی تو مدرسه یه اتفاق افتاده بود و یکی از معلمها دعواش کرده. کلی شاکی بود و ازم خواست برم مدرسه. یکم علی مقصر بوده. البته برخورد اون معلم هم درست نبود. از قضا همین دیروز دعوتنامه انجمن اولیا و مربیان را داده بودن. دیشب زنگ زدم به مدیرشون و مراتب اعتراض را به عرض ایشان رسوندم و ازش خواستم که امروز تو جلسه صحبتی داشته باشم. اون هم انگار سخنران نداشت و از خدا خواسته سریع قبول کرد 😀 ادامه مطلب »
شهادت جواد الائمه علیه السلام
نظری در باره حکایت این روزهای سینا
آقا سینای عزیز ازم خواست تا در مورد پست جدیدش نظر بدم. دیدم مطلب زیاد شد گفتم یه پست بنویسم که با یک تیر دو نشان بزنم هم نظری در باره مطلب ایشان هم صفایی برای وبلاگ خودم 😀 . حکایت گرفتاری و سختی مادی و معنوی است. مطالبی به ذهنم رسید از کلمات نورانی اهل بیت که با کمی جستجو پیداشون کردم و براتون نقل میکنم. این را هم همیشه آویزه گوش خودمون بکنیم که ما در محل آزمایش و امتحان به سر میبریم، خداوند در قرآن کریم در جاهای متعددی این دنیا را محل امتحان توصیف فرموده، همه را به امتحان وعده داده و هیچ استثنایی را قائل نشده، یکی را با فقر و نداری و دیگری را با ثروت به مکنت. یکی را با محرومیت و دیگری را با بهرهمندی، خلاصه همه به نوعی در این آزمون شرکت میکنند. در کلمات نورانی اهل بیت هم الی ماشاءالله در این موارد مطلب هست و دنیا را بازاری توصیف کرده که گروهی زیانکار و گروهی با سود کلان از آن خارج میشوند. در این میان سهم اولیاء و بزرگان دین آزمونهای سخت و دشوار است بلاتشبیه مانند آزمونهای درسی در مقاطع مختلف است، آزمون کلاس اول ابتدایی و آزمونهای کارشناسی ارشد و دکترا هر گروه آزمون خود را دشوار میپندارند مگر کسانی که از هر حیث خود را آماده کرده باشند. یکی از آزمونهای ما محبت و ولایت اهل بیت است که:
ولایت اهل بیت و دلباختگی به این خاندان بدون آمادگی برای رنج و محنت ها و با گریختن از انواع محرومیت ها امکان پذیر نخواهد بود، زیرا:
نازپرورده تنعم نبرد راه بدوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
حقیقی بودن علاقه درونی شخص، هنگامی نمایان می شود که فرد مورد امتحان قرار گیرد و حوادثی تلخ و ناراحت کننده در زندگی انسان رخ نماید، آن گاه است که دوستان حقیقی از دوستان مجازی جدا می گردند و گرنه در هنگام راحتی و آسایش هر کسی می تواند ادعای دوستی اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد. آری راه عشق، راهی بس دشوار و رنج آور و بلاخیز است. عاشق صادق هرگز از رنج و بلای در راه دوست نمی ترسد بلکه با شوق و رغبت به استقبال آن می شتابد. امام علی علیه السلام می فرماید: «من تولانا فلیلبس للمحن اهابا; هر کس ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست بدارد باید برای محنت ها پوستی دیگر بپوشد.» کنایه از اینکه آماده انواع بلاها و مشکلات باشد.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش می دهند
روایتی برای کسانی که از مشکلات مادی رنج میبرند:
مردى به محضر امام صادق علیه السلام رسید و از فقر و تنگدستى شکایت کرد.
امام علیه السلام به او فرمود: این طور نیست که تو مى گویى و من تو را فقیر نمى دانم .
عرض کرد: سرور من به خدا سوگند شما از وضع من خبر ندارى و نمونه هایى از فقر خود را ذکر کرد و امام علیه السلام سخن او را نمى پذیرفت تا اینکه از او سوال کرد اگر صد دینار به تو بدهند حاضرى از ولاین ما دست بردارى و از ما برائت جویى ؟
جواب داد: نه ، امام پیوسته رقم دینار را بالا برد و به هزارها دینار رسانید و آن مرد قسم میخورد که حاضر نیست با این مبالغ از ولایت ائمه علیهم السلام دست کشد.
آنگاه امام علیه السلام به او فرمود: آیا کسى که چیزى دارد که به هزارها دینار نمى فروشد فقیر است؟
عزیزان ما بهترین چیزها و نفیسترین سرمایهها را داریم اگر واقعاً پیروی از آنان را سرلوحه کارمان قرار دهیم و جز کلام آنان نشنویم و جز راهشان نپوییم تمام مصائب و گرفتاریهای این جهان گذرا شیرینتر از هر لذتی خواهد بود کما اینکه سید الشهداء علیه السلام در اوج مصیبت و گرفتاری، همه آنها را در محضر خداوند ناچیز و آسان شمرده.
برای رعایت کپی رایت اعلام میکنم که بخشهایی را از دو جا کپی کردم که مطالعه همه مطالب اون جاها را توصیه میکنم.
عکسها و گزارش اردو
همونطور که توی پست قبلی گفتم یه اردویی رفتیم که تقریباً ۲۴ ساعته بود و یه شب تو اردوگاه موندیم. اردو از طرف بسیج مدرسه بود و یه جای خیلی خوب را در نظر گرفتن. پیشنهاد وقتش هم از من بود، اگه مثلاً یه ماه دیگه برگزار میشد دیگه به خاطر سردی آبها امکان شنا نبود. تو همین محل، هفته قبل آقای حاج نوروزی از طرف دانشگاه صنعت نفت با تعدادی از دانشجویان اونجا بودن، لذا پیشنهاد محل هم از ایشان بوده. محل اردو بین اندیمشک و دزفول بود. ادامه مطلب »
اردوی تفریحی
امروز قراره با طلبهها بریم اردو و تا فردا تو اردوگاه بمونیم. اردوگاهی در اطراف شهر دزفول، پایتخت مقاومت ایران. اردوی طلبگی خیلی با حاله من که زیاد اهل اردو نیستم از این اردوها خوشم میاد. منتظر عکسهای اردو باشید.
میلاد امام رضا علیه السلام
میلاد هشتمین اختر آسمان امامت و ولایت، حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء مبارک باد.
تجربه و ترفندی برای اتمام بنزین
امشب بعد از مدتها برای انجام چند کار و خرید به بازار رفتم. شب جمعه کلاس ندارم. بعد نماز مغرب و عشاء زنگ زدم منزل و گفتم که دارم میرم یه سری وسیله بخرم اگه شما هم خرید دارید، با هم بریم. کسی غیر از مادر بچهها نیومد. تو مسیر رفتن بودیم و تقریباً به مقصد رسیده بودیم که متوجه شدم ماشین اصلاً بنزین نداره، چند روز بود که چراغ بنزینش روشن بود. گفتم بعد خرید یه راست میرم پمپ بنزین. خریدام را انجام دادم زنگ زدم به خانم، ایشان هم خریداش تموم شده بود و یه جایی که همیشه قرارمون بوده منتظر ایستاده بود. به طرف ماشین رفتم و روشنش کردم، مقداری که رفتم کاملاً خاموش شد، البته جا داره ازش تشکر ویژهای داشته باشم به خاطر اینکه تو جای شلوغ خاموش نشد و ترافیک درست نکرد. 😀 جایی که ایستاد نسبتاً نزدیک پمپ بنزین بود اما نه اونقدر نزدیک که بشه ماشین را هل داد یا اینکه پیاده رفت. من که از هر دو کار عاجز بودم یه دفعه یاد حرف یه دوست افتادم که میگفت ماشین با الکل هم روشن میشه.!!! ادامه مطلب »
اولین روز مدرسه
امروز چه روز با شکوهی بود. اولین روز مدارس بود بچهها اول صبح بیدار شدن من هم از بعد نماز بیدار بودم، پس از مدتها باهم صبحانه خوردیم. تو فصل درس پنج شنبه و جمعه معنی پیدا میکنه و بعد یه هفته، استراحت واقعاً میچسبه. البته من که غیر از نیمه دوم ماه مبارک تعطیلی نداشتم و برام اوضاع عادی بوده، اما کنار بچهها یه صفای دیگری داره. ادامه مطلب »
شهادت امام جعفر صادق(ع)
سالروز شهادت جانگداز رئیس مذهب، حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیه السلام را به پیشگاه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی مؤمنان و پیروان آن حضرت تسلیت عرض مینمایم.
آن فرقه ای که تیشه به نخل فدک زدند
صبر امام صادق را محک زدند
او را ز خانه، نیمه شب برد خصم دون
در کوچه ای که مادرش را کتک زدند
فصل پاییز
پاییز که میشه همه چیز عوض میشه. همه برنامهها تغییر میکنه. مدارس باز میشه. حوزهها و درس و بحثها از سر گرفته میشن. ساعت که یه ساعت برمیگرده انگار وقت بیشتری پیدا میشه. 😀 شبها که طولانی میشه امکان دید و بازدید و صله ارحام هم بیشتر فراهم میشه. خاطرات سالهای دور و دوران تحصیل زنده میشه. بیش از همه درس وبحث خوشحالم میکنه. در آثار ادبی فصل پاییز را مذمت میکنن و از بهار خیلی تعریف و تمجید میکنن. مردم هم اول بهار را جشن میگیرن و اعتنایی به پاییز ندارن، اما من از این فصل خیلی خوشم میاد و برعکس از بهار خوشم نمیاد. ادامه مطلب »