اگر اون روز همه مسلمانان متحد میشدند و جلوی جنایت تخریب بقیع را میگرفتند، الان شاهد کشت و کشتار و فتنه در کشورهای مختلف اسلامی نبودیم. هشت شوال، سالروز تخریب بارگاه ملکوتی ائمه، و روز جهانی بقیع را تسلیت عرض مینمایم.
حال امروز و امشب
امروز روز عید سعید فطر بود، اول صبح، وقت اذان رفتم مسجد، نماز جماعت برگزار شد، تقریباً افراد هر روز اومده بودن و هنوز حال و هوای ماه مبارک رمضان حاکم بود. بعد از نماز برگشتم منزل و شروع کردم به جمع و جور کردن منزل، وقتی دیدم کسی مشارکت نمیکنه، خستگی عارض شد و نشستم پای سیستم و شروع به مطالعه کردم، برای خطبه نماز عید مطلب مناسبی میخواستم، قرار بود حدودای ساعت ۸ صبح، نماز عید را تو مسجد اقامه کنم، ده دقیقه به ۸ وارد مسجد شدم، تقریباً مسجد پر جمعیت بود و وقت اقامه نماز دیگه کامل پر شد و جای خالی نداشت، نماز و خطبه هم تموم شد و طبق سنت همیشگی مسجد، برای صبحانه کاسه های یک بار مصرف حاوی شیربرنج به نمازگزاران دادن. بعد نماز، تعداد زیادی از نمازگزاران جهت تبریک عید اطرافم جمع شده بودن، روز عید فطر معمولاً روز شلوغی است و توی اهواز دید و بازدیدها خیلی زیاد هست، تا شب وضعیت همینطوره، البته روزهای بعد هم دید وبازدیدها ادامه پیدا میکنه، شب وقتی سر آدم خلوت میشه تازه یاد ماه مبارک رمضان میفته، و شب دوم شوال معمولاً شب دلگیری است، چند سال قبل همسر یکی از دوستان فوت کرد و یه بچه ۱۸ ماهه داشت که واقعاً دل آدم براش کباب میشد، بی مادری برای آدم بزرگ سخته چه برسه برای کودک شیر خوار. از پدرش پرسیدم این را چه کار میکنید؟ گفت تو روز مشکلی نداره و دورش شلوغ که هست، بازی میکنه، اما شب که خلوت میشه اول گریه و بهانه گیریش هست. حال ما هم تو شب اول فطر اینچنینه، روز در اثر شلوغی متوجه نیستیم ولی شب تازه میفهمیم چه نعمتی را از دست دادیم. ان شاء الله توفیق پیدا کنیم و این ماه مبارک، آخرین ماه مبارک عمرمون نباشه.
عید سعید فطر
رمضان رفت ولی کاش صفایش نرود
سحر و جوشن و قرآن و دعایش نرود
کاشکی پر شده باشد دلم از نور سحر
همره روزه و افطار، نوایش نرود
وداع ماه مبارک
مشارکت در ثواب افطاری
در مسجد حضرت علی علیه السلام که بنده توفیق اقامه جماعت دارم، هر سال بعد از نماز مغرب و عشاء با شیر گرم از مومنین روزه دار پذیرایی میشه، پولش را هم افراد خیر تقبل میکنن، کل ماه را شیر میخرن و آخر ماه حساب میکنن، دوستان و اقوامی هستن که از نماز گزاران مسجد نیستن، اما مبلغی را به این کار خیر، اختصاص میدن، گفتم دوستان مجازی هم از این فیض محروم نشن و این مطلب را اعلام کنم تا اگه بخوان مشارکت کنن، مجالی براشون باشه، با تکنولوژی و پیشرفت امروزی، کار خیر و ثواب هم میتونه فراتر از محله و شهر بشه. بدین منظور آدرس درگاه پرداخت آنلاین اعلام میکنم و از همه عزیزان میخوام در این امر ما را یاری کنند. اینطوری با کلاستر از جمع آوری کمک برای فقرا توسط آقا سینا هست. 😀
در ضمن برای سایر امور مسجد هم میتوانید کمک کنید.
برای پرداخت آنلاین با کلیه کارتهای شتاب، کلیک کنید (لطفاً در شرح تراکنش حتماً مورد کمک را قید بفرمایید)
ناکامی در استخر
اَللّهُمَّ ارْزُقْنِى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُورِ وَ الإنابَهَ اِلى دارِ الْخُلُودِ وَ الإسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ
این دعای امام سجاد علیه السلام در شب ۲۷ ماه مبارک رمضان، ماه عزیزی که به سرعت داره میگذره و دو سه شب دیگه ما را در غربتی دردناک تنها میذاره. شبهای ماه مبارک، شبهای دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند است. البته ما که از این توفیقات بی نصیبیم و کمترین استفاده را از این سفره پر برکت داریم. توی ماه مبارک یکی دو شب با بعضی دوستان طلبه به استخر میریم، امسال اصلاً نشد که بریم، البته دوستان یک بار رفتند، ولی بنده خیلی خسته بودم و نرفتم. امشب قرار شد بریم استخر، من واقعش خیلی به شنا علاقه دارم اما نه شنای توی استخر، بلکه عاشق شنا در رودخانه هستم و شنا را هم توی رودخانه کارون یاد گرفتم البته اگه استخر برای طلبه ها رزرو شده باشه، معمولاً باهاشون میرم، اما رزرو استخر فقط در طول سال تحصیلی انجام میشه و الان که تعطیلات هست، باید به سانس عمومی بریم، خیلی از سانس عمومی خوشم نمیاد اما به خاطر پسرهام میرم، البته علی را تقریباً با زور اصرار میبرم ولی برادرش معمولاً پایه هست. برنامه ریخته شد و همه چیز مهیا گشت ولی یه مشکل تو کار بود، مشکلی اساسی که نصف شب قابل حل نبود، لباس استخر یا همون شلوار آستین کوتاه 😀 مخصوصم، پیدا نشد. همه جا را گشتیم ولی متأسفانه نتیجه ای حاصل نشد. به امید اینکه تو استخر از این جور وسایل بفروشن، به راه افتادیم، اونجا میفروختن اما متأسفانه آستینهاشون خیلی کوتاه بود 😀 که نپسندیدم. به ناچار بچه ها را روانه کردم و خودم برگشتم به منزل، تو راه با خودم گفتم چه خوب شد که نرفتم، شب ۲۷ ماه مبارک و فضای خلوتی با نبود بچه ها ایجاد شده، یکم بشینم و دعاهای دهه آخر و امشب را مرور کنم و همه عزیزان را دعا کنم، بعضی دوستان را هم که خواستار نوشتن پست بودن را هم شاد کنم. 😀
شب ۲۳ ماه مبارک رمضان
شهادت امیرالمومنین
ایام ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام را به تمامی محبان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت عرض مینمایم.
میلاد کریم اهل بیت
به مناسبت میلاد با سعادت کریم اهل بیت عصمت و طهارت یکی دو روزه که صحبتهای بعد نماز ظهر و عصر در مسجد، در مورد این امام مظلوم هست، توی صحبتهام گفتم که این بزرگوار حتی بین شیعیان و محبینش هم مظلومه، الان متوجه شدم که خودم هم در این مظلومیتش نقش داشتم و حتی تبریکی برای میلادش ننوشتم. تازه پارسال اصلاً ننوشتم و آقا سینای عزیز رفته و تو پست دو سال پیش نظر داده و تولدش را تبریک گفته.
بدینوسیله فرا رسیدن میلاد با سعادت سبط اکبر پیامبر رحمت را به همه شیعیان تبریک و تهنیت عرض میکنم.
امام جماعت پابرهنه
مدتیه که توی مسجد، چندتا کفش و دمپایی، گم شدن، یعنی برده شدن و چیزی هم به جاشون نمونده که بگیم اشتباهی بردن، پیشنهاد دادم که توی ورودی مسجد و جا کفشی، دوربین نصب بشه، متأسفانه از این پیشنهاد، استقبال نشد و قضیه مسکوت موند، تا اینکه دیشب این اتفاق برای خودم افتاد و دمپایی نسبتاً جدیدم را بردن و مجبور شدم، پا برهنه برگردم منزل، البته مومنین نگذاشتند، اما چون ماشین در مسجد بود، بعد از سوار شدن به ماشین، دمپایی بنده خدا را تحویل دادم و بالاخره با پای برهنه وارد منزل شدم، البته غیر علی که در را برام باز کرد، کسی متوجه قضیه نشد و بعدش خودم لو دادم.