امشب دو جا دعوت بودم، ازدواج یکی از طلاب و جمع دوستان قدیمی، قرار شد هر دو را برم، اول مراسم عروسی را برم و بعد پیش دوستان، هر کجا هم شد شام بخورم. البته یک شام. 😀 تقریباً حوالی ساعت ۷ بعد از ظهر بود که راه افتادیم، خانواده را هم با خودم برم، البته اونها دعوت نبودند و …
ادامه مطلب »