عادي

میلاد کریم اهل بیت

به مناسبت میلاد با سعادت کریم اهل بیت عصمت و طهارت یکی دو روزه که صحبتهای بعد نماز ظهر و عصر در مسجد، در مورد این امام مظلوم هست، توی صحبتهام گفتم که این بزرگوار حتی بین شیعیان و محبینش هم مظلومه، الان متوجه شدم که خودم هم در این مظلومیتش نقش داشتم و حتی تبریکی برای میلادش ننوشتم. تازه …

ادامه مطلب »

امام جماعت پابرهنه

مدتیه که توی مسجد، چندتا کفش و دمپایی، گم شدن، یعنی برده شدن و چیزی هم به جاشون نمونده که بگیم اشتباهی بردن، پیشنهاد دادم که توی ورودی مسجد و جا کفشی، دوربین نصب بشه، متأسفانه از این پیشنهاد، استقبال نشد و قضیه مسکوت موند، تا اینکه دیشب این اتفاق برای خودم افتاد و دمپایی نسبتاً جدیدم را بردن و …

ادامه مطلب »

پستی برای دوستی عزیز و گرامی

دیشب دوستی عزیز و بزرگوار و گرامی بهم زنگ زد و کلی گله مند بود که آقا این چه طرزشه که من باید از طریق وبلاگتون بفهمم، قم اومدید و چرا به ما سر نزدید. حق هم داره بنده خدا، پارسال که رفتیم قم، به بهانه بارداری خانم،(البته گفتم به علتی که بعداً متوجهش میشوید) منزلشون نرفتیم، چند بار اهواز …

ادامه مطلب »

تشخیص اشتباه

پس از قضیه خرید باتری و فردای اون روز، برای تحویل گرفتن باتری خراب، به باتری سازی رفیقم رفتم، باتری را اورد و گفت که فایده نداره و تا الان زیر شارژ بوده، همونجا روی ماشین نصبش کردم و با کمال تعجب، ماشین با تک استارت روشن شد، خودشون هم تعجب کرده بودن، گفت تا فردا صبر کن اگه صبح …

ادامه مطلب »

باتری جدید

خوبی این وبلاگ اینه که به یه دفترچه خاطرات تبدیل شده و وقایعی که میخوام تاریخشون ثبت بمونه  را توش مینویسم. از جمله اینکه دقیقاً ۶ ماه پیش و در تاریخ ۱۹ دی ماه ۹۱ یه باتری نو برای ماشین خریدم، باتری اتمی، یکی از تبعات سفر قم، استراحت ۱۳ روزه ماشین بوده که موجب خالی شدن باتری شده، دیروز …

ادامه مطلب »

حادثه ای که میتوانست فاجعه باشد

امروز صبح برای بعضی کارهای شخصی، همراه علی به بازار رفتم و بعدش جهت انجام بخشی از برقکاریهای منزل که در حال تعمیر اساسی بوده، به خونه رفتیم. در این سفر همونطور که قبلاً گفته بودم، تو خونه خودمون مستقر نشدیم و در سویتهایی مربوط به حوزه علمیه استقرار پیدا کردیم. سویت ما طبقه همکف بود البته همکفهای جدید، خیلی …

ادامه مطلب »

چند روز گذشته

بالاخره بعد از مدتها فرصتی دست داد یه پست بنویسم، اعیاد شعبانیه اومد و رفت، نیمه شعبان هم گذشت، حتی نشد یه تبریک خشک و خالی بنویسم، لذا بدینوسیله اعیاد گذشته را به همه عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم. این پست را الان دارم با اینترنت ماقبل تاریخ ایرانسل مینویسم. در شهر مقدس قم، دعاگوی همه هستم. انصافاً کسی …

ادامه مطلب »

حماسه حضور و رفتار نامناسب بعضیا

امروز حدود ساعت ۱۱ رفتم برای شرکت در انتخابات، دیدم خیلی شلوغه، رفتم حوزه و یه سری کار داشتم، انجام دادم و حدودای ساعت ۲ بعد از ظهر رفتم و تو خلوتی رأیم را به صندوق انداختم. خانواده مونده بودن و شناسنامه مادرم هم برای جریانی پیش بنده بود، ایشان تماس گرفت و شناسنامه اش را ازم خواست که بهش …

ادامه مطلب »

مرخصی استعلاجی

دیروز بعد از نماز ظهر و عصر، طبق معمول بیشتر روزها، قرار بود زهرا خانم را بخوابونم، خوابوندن این فسقلی کار هر کسی نیست، کلی فضولی و بازی میکنه تا بالاخره بخوابه، الان سنش از ۶ ماه گذشته و داره کم کم شیطنتهاش را رو میکنه. ناخن گرفتنش که کار حضرت فیل هست و در بیداری اصلاً آروم نمیگیره و …

ادامه مطلب »