صادق

عمامه گذاری طلاب

دیشب، چند نفر از طلاب عزیزی که افتخار داشتم از اول پذیرش در حوزه، در خدمتشون باشم و امسال هم که پایه ششم حوزه هستن، کلاسی را در خدمتشون بودم، مفتخر به ملبس شدن به لباس مقدس روحانیت شدند، قرار بود در مراسم عمامه گذاری اونها شرکت کنم اما متاسفانه به عللی نتونستم شرکت کنم، امروز بعد از کلاس، چندتا …

ادامه مطلب »

سالن قارچ

یکی از دوستان خوب و قدیمی از پارسال رفته بود تو کار پرورش قارچ و ماهی و …، امسال یه سالن نسبتاً بزرگ قارچ زده خارج شهر، گاه گاهی و تو تعطیلات همراهش میرم و اگه کمکی ازم بر بیاد انجام میدم و حد اقلش بعضی وقتا که با ماشین خودم میرم، چای آتشی براشون درست میکنم. امروز، بعد از …

ادامه مطلب »

آذر ماه

آذر ماه را خیلی دوست دارم، البته تموم شدنش را دوست ندارم، چون دیگه پاییز تموم میشه و زمستون مثل برق و باد میاد و میره و دوباره فصل دلگیر بهار و بعدش تابستون گرم و سوزان میاد، تو آذر هم مثل دو ماه قبلش، تقریباً هر هفته میریم بیرون، گرچه اگه بارندگی باشه، برنامه تعطیل میشه اما کلاً ماه …

ادامه مطلب »

خرابی ماشین

دیروز حدودای ساعت ۲ بعد از ظهر کاری داشتم حوالی منطقه گلستان اهواز، کارم که تمام شد خانم گفت که امروز به مناسبت ۲۸ صفر، خواهرش شله زرد نذری داره، خونه شون هم همون طرفا بود، زنگ زدیم و پس از اطمینان از وجود شله زرد، رفتیم منزلشون، دقیقاً جلوی درب منزلشون کلاچ ماشین قطع شد و دیگه ممکن نبود …

ادامه مطلب »

کمک به زلزله زدگان

جمعی از بچه های خوب و فعال حصیرآباد، به صورت خودجوش و طی فراخوانهای متعدد در شبکه های اجتماعی، مقدار معتنابهی از لوازم مورد نیاز هموطنان زلزله زده غرب کشور را تهیه کرده و امشب با خودروهای شخصی خود، راهی مناطق آسیب دیده شدند، خود قبول زحمت و رفتن به استان کرمانشاه، جهاد و کار مضاعفی است که این عزیزان …

ادامه مطلب »

برنامه یهویی

امروز و بعد از دیدن اسبها، یهویی و با درخواست زهرا خانم، تصمیم گرفتیم بریم بیرون ناهار را بخوریم، ناهار آماده بود، زنگ زدم منزل و ملت همیشه در صحنه هم آماده شدن، زنگ زدم علی و بعد قبل از رسیدن به خونه، رفتم دنبالش، اون هم آماده بود و به خونه که رسیدیم خیلی معطل نشدیم، همه چیز فراهم …

ادامه مطلب »

اسب اصیل

یکی از دوستان، چند رأس اسب اصیل عربی داره و خیلی وقت هست که ازم خواسته یه روز برم پیشش و با بچه ها، احیاناً یه اسب سواری هم بکنیم، اواسط هفته قبل با ایشان هماهنگ کردم که پنج شنبه خدمتشون برسم، امروز صبح نشد برم خدمتشون، البته خودشون هم تشریف نداشتند، ظهر بعد از نماز موفق شدم و همراه …

ادامه مطلب »

تولد زهرا

امروز پنجمین سالروز تولد زهرا خانم هست، از یکی دو روز قبل همه در تکاپوی برگزاری جشن مختصری بودن، خودش هم منتظر بوده، اما نمیدونه تولدش کی هست، تا حالا شاید بیش از ۲۰ جشن تولد براش گرفته شده 😀 علاقه خاصی به تولد داره و هر چند وقت یک بار هوس میکنه جشن تولد بگیره، وقتی بهش میگیم که …

ادامه مطلب »

ناهار در وقت شام

امروز تقریباً یهویی و به پیشنهاد زهرا خانم برای صرف ناهاری که نزدیک وقت شام شد به جای مورد نظر زهرا رفتیم، علت تاخیر یهویی بودن و دیر آماده شدن غذا بود. اونجا یکم اوضاع خوب نبود و زود هوا تاریک شد، عکاس ما هم یادش رفت فلاش را روشن کنه، 😀 عکسهای تار و تاریکی گرفته شده که فقط …

ادامه مطلب »

فوق برنامه

این هفته به مناسبت نزدیک شدن شدن به اربعین حسینی درسها تعطیل شدند، اکثراً رفتند و جا مونده ها به کارهای روزمره مشغولن، من هم مشغول کارهای عقب افتاده و متفرقه شدم. امروز هم به خاطر علی و خارج از برنامه همیشگی، اول صبح جهت صرف صبحانه، راهی مکان تقریباً همیشگی شدیم. این هم گزارش تصویری.

ادامه مطلب »