امروز حدود ساعت ۱۱ رفتم برای شرکت در انتخابات، دیدم خیلی شلوغه، رفتم حوزه و یه سری کار داشتم، انجام دادم و حدودای ساعت ۲ بعد از ظهر رفتم و تو خلوتی رأیم را به صندوق انداختم. خانواده مونده بودن و شناسنامه مادرم هم برای جریانی پیش بنده بود، ایشان تماس گرفت و شناسنامه اش را ازم خواست که بهش گفتم: خودم با ماشین میام میبرمت برای رأی دادن. بالاخره حدود ساعت ۳ با مادر بچه ها رفتیم دنبال مادر که هر دو رأی بدن. اتفاقی به جای جالبی بردمشون، دبستان محل تحصیل دوره ابتدایی خودم. 😀 هنوز همون اسم را داشت، اما ساختمانش به کلی تغییر کرده و هیچ اثری از ساختمان قدیمی نمونده، گویی که از اول همینطوری ساخته بودن. خانواده را که پیاده کردم، به علت تنگ بودن کوچه تا انتها رفتم و ماشین را برای برگشت، سرته کردم. درب دبستان که پارک کردم دوتا جوان اومدن طرفم و گفتن حاجی به فلانی رأی بده، ما به ایشان رأی میدیم. 😀 بنده لبخندی زدم و گفتم که متأسفانه دیر گفتید و من رأیم را قبلاً دادم، الان خانواده را اوردم. البته رأی من کاندیدای اونها نبود و به کس دیگری رأی داده بودم. اما خوش خلقی و احترام اقتضاء میکرد یه عذر موجهی براشون بیارم و به خاطر اختلاف نظر، جر و بحث نکنم. خدا حافظی کردم و به طرف درب ورودی مدرسه رفتم که متوجه شدم یه برادر بسیجی عصبانی جلوشون را گرفته و سوال و جوابشون میکنه که اینجا چه کار میکنید و این چیزها چیه که تو دست شماست؟ تازه متوجه شدم یه سی دی یا دی وی دی تو دستشون بود. یه نگاهی کردم و بسیجیه را شناختم. اگه برمیگشتم و دخالت میکردم، خیلی طرف ضایع میشد و ولشون میکرد. اما از اونجا که اصلاً برخوردش را نپسندیدم و از طرفی مطمئن بودم کارش غیر قانونی و بدون حکم بوده و نمیتونه برای بندگان خدا مشکلی درست کنه، با بی اعتنایی وارد دبستان شدم. گفتم این را بنویسم و به همه اعلام کنم که اگه مورد اینجوری پیش اومد و کسی با بی احترامی سوال و جوابتون کرد، حتماً قبل از پاسخ دادن ازش کارت شناسایی و مسئولیتش را بپرسید و همه را به رعایت قانون، دعوت کنید. آخه نمیدونم این چه برخوردی بود و این بنده خدا از کجا اونجا سبز شد؟ شاید هم فکر میکرد اینها برای مثلاً اذیت کردن من اومده بودن و به زعم خودش برای حمایت از بنده وارد شده که جا داره اعلام کنم که بنده تا به حال موردی برام پیش نیومده که کسی بخواد توهینی بکنه یا به نحوی بی احترامی و اذیتی بکنه، اگر هم جوان غافلی پیش اومده و خواسته بحثی بکنه که ممکنه منجر به نزاع بشه، با سعه صدر طرف را جذب کردم و رفاقتش را کسب کردم. همیشه خوش اخلاقی و مدارا کردن با مردم موجب عزت و احترام ودوستی میشه.
دوست دارم الان قیافه اون برادر رو ببینم چه حالی داره 🙂 حال و روز مربی کره جنوبی رو داره احتمالا … فقط یه سوال ازش میپرسم برادر بسیجی رو اگه ببینمش و اون اینکه برگ برنده ات کو ؟ شهید زنده ات کو؟ خدا رو شکر ملت ایران گاز انبری به شیخ حسن رای دادن
برادر بزرگوار با شماتت که کار درست نمیشه، واقعاً همه مثل رئیس جمهور منتخب، فراجناحی فکر کنن و اعتدلال را پیشه بگیرن، کارها درست میشه. البته امیدوارم که وعده ها عملی بشه و واقعاً این جناح بازیها برچیده بشه و شایسته سالاری تو مملکت نهادینه بشه.
فراجناحی ؟؟؟؟؟ خاتمی نبود یک میلیون رای هم نداشت چه جوری اونوقت بعضی ها الان رئیس جمهور رو منتسب به اصولگرا ها میدونن بعضی ها میگن فرا جناحی ؟؟؟؟ با چه منطقی این حرف رو میزنن ؟؟؟؟؟