بعد از ماه ها گرمای طاقت فرسا، که عملاً توان بیرون رفتن در فضای آزاد را از مردم گرفته، امروز و همزمان با اولین برف و باران پاییزی در استانهای شمالی و شمال غرب کشور، نسیم خنکی هم در اهواز وزیدن گرفت، بچه ها بیش از شش ماه است، جایی نرفته اند و زهرا خانم، مرتب خاطرات بیرون رفتن و به قول خودش بدو بدو در فضای آزاد را مرور میکند، از چند روز قبل و با استفاده از نرم افزارهای هواشناسی، اجمالاً میدونستم که اهواز، هوای خنکی در روز پنج شنبه، خواهد داشت، همه وسایل مهیا بودند، در طول سال، لوازم آتش و چای معمولا، تو ماشینم هستن اما چون مدتهاست بیرون نرفتیم، دیگه ضرورتی نداشت تو ماشین بمونن، شب قبل، لوازم مورد نیاز آماده شد و قرار شد صبح زود و قبل از طلوع خورشید، راهی بشیم، بالاخره برنامه بدون تاخیر نمیشه و حوالی ساعت ۶:۲۰ صبح، حرکت کردیم، زهرا که هر روز ساعت ۱۰ هم نمیشد بیدارش کرد، سر حال و شاداب بود. برای صبحانه هم تو راه، تخم مرغ و نان تازه تنوری تهیه کردیم و در فضای دور از هیاهوی شهر و البته با آتش هیزمی که جمع کردیم، تخم مرغها و چای آماده شدند. جای همه شما خالی.
این هم جدیدترین تولیدات، زینب خانم متولد دی ماه ۱۳۹۵
این هم عکس هنری با ساکنان محلی منطقه
???? جای ما خالی
خوش به حال شما پولدارها
میرید و تفریح می کنید و کیف می کنید لذت می برید