مسجد جامع رامهرمز

دانلود فایل pdf این مطلب

در اوایل انقلاب و اوج نهضت خدمت گزاری و رسیدگی به مناطق محروم، افراد زیادی از مرکز کشور راهی مناطق مختلف شدند، این حرکت با آغاز جنگ تحمیلی شدّت بیشتری گرفت و بالخصوص استان خوزستان، مورد توجه قرار گرفت. در این بین تعدادی از خیّرین از بازار تهران، راهی شهرستان رامهرمز میشوند، مؤسسه ای به نام حضرت ولی عصر تشکیل میدهند و مقداری املاک، در بخش مرکزی رامهرمز خریداری مینمایند. در شهرستان رامهرمز، عرصه(زمین) و اعیان(ساختمان و درختان) مالکان متفاوتی دارند و جداگانه معامله میشوند، یعنی شما ممکن است مالک ساختمان بزرگ و مفصلی باشید، در حالیکه هیچ ملکیتی بر زمینی که آن ساختمان روی آن ساخته شده است، نداشته باشید.

خیّرین مورد اشاره، اعیانی را خریداری میکنند و چون هنوز مؤسسه، به ثبت نرسیده بود، املاک خریداری شده، به نام یکی از اعضاء(سید محسن فاطمی برزکی)، ثبت میشد، با این قید که این اعیان، مربوط به مؤسسه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هست و ملک شخصی صاحب سند نمیباشد.

سند ذیل تنها دارایی مؤسسه خیریه حضرت ولی عصر بوده که در تاریخ بیست و یکم اسفند سال ۱۳۵۹ به نام سید محسن فاطمی برزکی خریداری شده و در متن آن، عبارت «جهت موسسه حضرت ولی عصر و مسجد» قید شده است. شماره این سند(۵۲۸۲) در ماده ۵ فصل اول اساسنامه مؤسسه خیریه ولی عصر قید شده است.

سند شماره 5282

بالاخره مسجد جامع ساخته شد و کنار آن حمام و کارخانه یخ تأسیس میشود. بعد از آنها، حوزه علمیه ای به نام حضرت باقرالعلوم علیه السلام ساخته میشود که خارج از محدوده سند فوق بوده و بعدا ملحق میشود.(البته با موافقت کتبی مالکین اعیان و بدون سند ثبتی)

سالها میگذرد و قبل از ساخته شدن مصلای نماز جمعه شهرستان رامهرمز، نماز جمعه به مدت چند سال در مسجد جامع اقامه میگردید. کم کم و به مروز زمان و بالا رفتن ارزش زمینها، زمزمه هایی از نارضایتی مالکین عرصه(زمین)، شنیده شد. امام جمعه وقت و معتمدین شهر، سعی در راضی کردن آنها کردند و بعضیها بخشیدند و اقلیتی نبخشیدند. با توجه به مشاع بودن سهمها و تعارضی که بعضا بوده، تمام بخششها به صورت شفاهی یا دستنویس بوده و مدرک و سند ثبتی معتبری گرفته نشده.

مؤسسین اولیه مؤسسه همگی ساکن تهران بودند و حتی دفتر مرکزی مؤسسه نیز در تهران بوده.(ماده ۳ فصل اول اساسنامه)

با گذشت زمان، اعضای مؤسس، بعضی از کارها را به برخی نیروهای بومی واگذار کرده و خود در شهر و دیار خودشان، مشغول میشوند و بالاخره، یکی یکی فوت مینمایند. آخرین بازمانده مؤسسین اولیه، آقای سید محسن فاطمی برزکی بوده که سند فوق به نام ایشان بوده و با توجه به تصریح ماده ۵ فصل اول اساسنامه، معلوم نیست به چه علت، به نام مؤسسه منتقل نکرده.

در سال ۱۳۹۲ شخص جویای نام و شهرتی به نام کیومرث بناری، که مدتی در مسجد جامع فعالیّت میکرد، متوجه موضوع سند و پیچیدگی قضیه مسجد و حوزه علمیه میگردد. با فرزند سید محسن فاطمی برزکی مرتبط میشود و به تهران میرود و با نشان دادن چهره ای موجه و خیرخواه از خود، وکالتنامه عجیب و سؤال برانگیزی از سید محسن فاطمی برزکی میگیرد. عجیب از این جهت که سید محسن فاطمی برزکی اساساً مالک آن ملک نبوده و فقط امین مالی مؤسسه بوده و ملزم بوده ملک را پس از ثبت رسمی مؤسسه، منتقل کند و تا سال ۱۳۹۲، سالهای زیادی از ثبت رسمی مؤسسه گذشته و ایشان در انجام وظیفه، کوتاهی کرده و حال، قصد دارد برخلاف اساسنامه مؤسسه و تصریح خود سند ۵۲۸۲ ملک را به نام کیومرث بناری منتقل کند. و عجیب تر اینکه وکالتنامه به این صورت تنظیم شده که ملک، ابتدا به نام کیومرث بناری منتقل شود و پس از آن به نام مسجد نقل داده شود که میتوانست مستقیماً ایشان را وکیل کند تا کاری را که خودش کوتاهی کرده و انجام نداده را به وکالت انجام دهد و مستقیماً ملک موضوع سند ۵۲۸۲ را از ملکیّت سیّد محسن فاطمی برزکی خارج نموده و به نام مؤسسه خیرّیّه حضرت ولی عصر ثبت نماید.

تصویر وکالتنامه سید محسن فاطمی برزکی به کیومرث بناری به تاریخ ۱۷ آذرماه ۱۳۹۲

پس از اخذ وکالتنامه عجیب و تأمل برانگیز فوق، کارهای انتقال سند به نام کیومرث بناری به سرعت دنبال شده و به زودی به نتیجه مطلوب میرسد و در تاریخ ۳۰ آذرماه ۱۳۹۲ سند ۵۲۸۲ به نام کیومرث بناری و به شماره ۱۰۳۲۵۰ ثبت میگردد. این سرعت عمل با توجه به بروکراسی اداری معمول و استعلامات متعدد، عادی نیست، اداره اوقاف و امور خیریه، چشم بر تخلفات و فعالیتهای مشکوک و ساخت و سازهای زیاد این شخص بسته و اداره ثبت اسناد و املاک،  با علم به اینکه محدوده سند ۵۲۸۲ شامل مسجد جامع نیز میشود، مجوز نقل ملک به نام شخص داده است.!! مگر میشود مسجد، ملک شخصی شود و به نام شخص ثبت گردد؟!!! جالب این است که در متن سند، به تبع وکالتنامه، تصریح شده که کیومرث بناری باید سند را به نام مسجد منتقل نماید اما پس از آن تاریخ به بهانه های واهی و متفاوتی، از این کار استنکاف کرده و سیاست دفع الوقت را پیش گرفته. ساخت و سازهای متعددی انجام داده و عملاً مسجد جامع به بنگاه اقتصادی تبدیل شده و کلیه عایدات و درآمدها، عوض واریز به حساب حقوقی مسجد، به حساب شخصی کیومرث بناری واریز گردیده.

تصویر خلاصه سند ۱۰۳۲۵۰ به نام کیومرث بناری

سند 103250