عادي

شاید بیش از چهار ماه قبل بود که به صورت اینترنتی و غیر حضوری، حسابی در بانک رسالت باز کردم. دیشب و رأس ساعت ۲۳پیامی از یک شماره شخصی برام اومد که متنش این بود:

امشب مراسمی هیئت حوزه علمیه بود. معمولاً سه‌شنبه‌ها مراسم بوده و فکر کنم به خاطر همزمانی با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و برگزاری دوره یاوران ولایت بسیج دانش‌آموزی، در حوزه، امشب گذاشتن. سخنران بنده بودم و بعد، در میان بسیجیان، شام خوردم و مصاحبه کوتاهی هم با خبرگزاری بسیج داشتم، بعدش دیدم بچه‌ها پینگ‌پنگ بازی میکنن و من …

امسال سومین سال است که توفیق اجباری زیارت امام رضا علیه السلام نصیبم می‌شود. اجباری به خاطر اجلاسیه سالانه مدیران مدارس علمیه است که ملزم به شرکت هستم، من هم بد سفر و تا زور بالای سرم نباشد، اصلاً نمیرم.😂 پارسال البته دو بار توفیق پیدا کردم، یکی مرداد ماه و دیگری در اسفندماه، اسفندماه با هواپیما بود و به …

از موقعی که سایت را راه‌اندازی کردم تا الان، دقیقاً ۱۴ سال می‌گذره، ۲۹ تیرماه ۱۳۹۰ بود که تصمیم گرفتم به راه‌اندازی سایت. البته قبلش، دامنه را داشتم اما کاربرد دیگری داشت که الآن یادم میاد، خنده‌ام می‌گیره.😁 مشوّق من هم علی بود و چندتا از دوستان مجازی که البته همه اونها دیگه سایت و وبلاگی ندارند و یه جورایی …

از وقتی که شروع کردم به نوشتن زمان تعویض باتری، دیگه مدّت دقیق بازدهی باتری برام مشخص و معلوم شده. گفتم خوبه تاریخ تعویض لاستیک را هم ثبت کنم تا بفهمم هر لاستیک چقدر دوام میاره گرچه قبلاً یه جفت گرفته بودم و یادم نیست کی بوده و چقدر بازدهی داشتن.

یکی دو روز میشه که صبح، ماشین را با هُل دادن روشن می‌کنم؛ امروز گویی دیگه رمقی در باتری نمانده و در طول روز هم، به سختی روشن میشه. رفتم باتری فروشی یکی از دوستان و تعویض باتری را تجویز کردند، ۳ میلیون و ۷۰۰ ناقابل.🙂 باتری قبلی را که تعویض کردم، یادم رفت جایی یادداشت کنم. البته باتری قبلی …

این گربه را خدمت شما معرفی می‌کنم؛ اسمش مَنگول است. تو خونه ما به دنیا آمده و الآن خودش مادر ۳ بچه‌گربه کوچولو است. اولین زایمانش هست. خیلی دستی و دست و پا گیر. تقصیر بچه‌ها است، از همون کوچیکی دستیش کردن. چند بار از بس تو دست و پای من می‌پیچید، ناخواسته پام رفته روش و چند باری هم …

دوستان من میدونن از سال ۱۳۹۰ این سایت را راه‌اندازی کردم و فارغ از موقعیت شغلی، مطالب روزمره خودم را صرفاً برای دل خودم و احیاناً عزیزانی که مطالبم را دنبال می‌کنند، می‌نوشتم. تعداد بازدید کنندگان سایت البته زیاد نیست و یک زمانی بعضیا بودن که دیگه ازشون خبری نیست و نوجوانانی که دیگه بزرگ شدن و تحویل نمیگیرن و …

چون دیدم دوستانی اومدن و تو پست قبلی نطر دادن، گفتم مطلب جدیدی منتشر کنم و اعترافی بکنم. 😂 من اینطور نیست که تو این مدت هیچی ننوشته باشم، اتفاقاً نوشته‌هایی دارم و خصوصی نگه داشتم و منتشر نکردم، در حقیقت دچار خودسانسوری شدم؛ البته شرایط ایجاب نمیکنه و نباید منتشر کنم چون ممکنه تنش و دعوایی بشه کما اینکه …

امشب خیلی اتفاقی و یهویی، یاد سایتم افتادم، چند روز قبل، هاستش منقضی شده بود و برای یک روز هم مسدود بوده. البته به بعضی زیر دامنه‌هاش نیاز دارم و مرتب سر می‌زنم، به همین خاطر رفتم و هاست را تمدید کردم.