اینترنت، شگفت انگیزترین اختراع بشر است که فاصله ها و مرزهای جغرافیایی را برداشته. قبلاً گفته بودم که حدود ۲ سال است که ارتباطاتی با بعضی از افراد سنی و شیعیان و مستبصرین خارج از کشور دارم، یکی از افرادی که از این طریق با ایشان آشنا شده بودم و سابقه آشناییمون به حدود یک سال قبل برمیگرده، جناب حجهالاسلام شیخ عبدالواحد کرشان از کشور یمن است که اصالتاً و به قول خودش، زیدی تقلیدی و بدون فکر بوده و با تبلیغات وهابیت به این فرقه منحرف گرویده و سپس خدای متعال او را از ظلمات به نور رهنمون گشته و به مذهب حق اهل بیت عصمت و طهارت که همان اسلام واقعی و ما انزل الله است گرویده. اکنون در حوزه علمیه نجف اشرف مشغول درس است و برای زیارت امام رضا علیه السلام و خواهر مکرمه شان چند روز پیش وارد ایران شدند. پس از اطلاع از سفر ایشان، از او خواستم که چند روزی را میهمان ما در اهواز باشد که لطف فرمودند و دعوت را اجابت نمودند و الآن در اهواز به سر میبرد. دیروز، ساعت ۵ صبح به اهواز رسید. به محض مطلع شدن دوستان، سیل درخواستهای ملاقات با او و استفاده از ایشان برای سخنرانی و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ به سویم سرازیر شد. امروز صبح تا ظهر در چند دبیرستان مناطق حاشیه شهر جلسه داشت و امشب با همدیگه رفتیم به روستایی در ۵۰ کیلومتری اهواز، یه دوست عزیز دانشجویی بعضی وقتا می اومد مسجد و در مورد شبهات وهابیت سوالاتی مطرح میکرد، شماره ایشان را امروز گیر اوردم و بهش زنگ زدم و گفتم که اگه میخوای در مورد وهابیت چیزهایی بدونی، یه نفر هستش که قبلاً وهابی بوده. فرصت خوبی هست سوالاتت را از ایشان یپرسی، ایشان هم همسفرمان شد و سه نفری حدود ساعت ۴:۳۰ به سمت روستا به راه افتادیم. جلسه خیلی خوب و مفیدی بود. سفر هم خیلی جالب بود، تو مسیر رفت و برگشت باران شدیدی میبارید و من که عاشق باران و مخصوصاً رانندگی در باران هستم خیلی بهم خوش گذشت و یه سفر خاطره انگیز و به یاد ماندنی شد.
میبینم که سفر به اون مهمی و استفاده از بیانات اون حاج اقای مستبصر در پایان کار تحت الشعاع باران و رانندگی در باران قرار گرفت و هیچ خبری از انعکاس سخنرانی و دیدار های ایشان به ان روستا پیش نیامد واقعا که…