این پست نوشتنش قبل از انتشارش هست الان روز شنبه ۱۳ اردیبهشت هست ساعت ۲۳:۴۲ انتشارش وقتی هست که احتمالاً پشت در اتاق عمل، در انتظاری سخت به سر میبرم، از روز دوشنبه گذشته (۸ اردیبهشت) و پس از مراجعه به پزشک متخصص ارتوپدی، متوجه شدم که زهرا کوچولو، دچار در رفتگی مادرزادی لگن از ناحیه پای چپ هست، وقتی شروع به راه رفتن کرد، مقداری میلنگید، گفتیم شاید اولش باشه و هنوز پاهاش قدرت نگرفتن، بعضیها هم بهمون گفتن ببریدش دکتر، من هم برای اطمینان بردمش پیش متخصص، بعد از مشاهده عکس، گفت که حتماً باید عمل بشه و هیچ راهی نداره، دو نامه هم برای دو متخصص دیگه نوشت، یکیشون هر دو هفته یک بار از تهران میاد اهواز که موفق نشدم ببینمش، پیش متخصص دیگر و یکی دیگه هم رفتم که هر دو گفتن غیر از عمل، راهی نداره. بالاخره نوبت عمل داده شد، برای روز دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت، ساعت ۸ صبح. سر ساعت مقرر در بیمارستان رازی اهواز، حاضر شدم، زهرا اون روز تب داشت و مسئولین بیمارستان از بستری شدنش امتناع کردند، خودم هم خیلی تمایل نداشتم توی بیمارستان دانشگاهی دولتی، دخترم، ابزار یادگیری دانشجوها بشه، برای همین از اول هم دنبال بیمارستان خصوصی بودم، این ماجرا که پیش اومد، از خدا خواسته، از بیمارستان خارج شدم، البته برای احتیاط نوبت دیگری برای دوشنبه بعدش یعنی ۲۲ اردیبهشت گرفتم، شنبه ۲۰ اردیبهشت، پزشک متخصصی که هر دو هفته یک بار، از تهران به اهواز می اومد، در بیمارستان خصوصی آریا، بیماران را وبزیت میکرد، اما فقط بیماران خودش را که از قبل نوبت داشتند. بنده مراجعه کردم و منشی بهم گفت که باید صبر کنید آخر وقت اگر فرصت شد، پیش دکتر برید، من هم منتظر موندم و آخر وقت، فرصتی دست داد و خدمت دکتر رسیدم، پس از معاینه، و دیدن عکس ضمن دلداری نسبت به درصد بالای بهبودی در این سن، نوبت عمل را توی دفترش نوشت، روز شنبه ۲۸ تیرماه، ساعت ۶ صبح، بعد که به تقویم نگاه کردم متوجه شدم که اون روز مطابق با روز ۲۱ رمضان المبارک، سالروز شهادت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است. جریان التماس دعا در لیله الرغائب، مال همین قضیه بود، الآن هم از همه دوستان التماس دعا دارم، برای موفقیت آمیز بودن عمل و هم برای عدم احتیاج به عمل دیگر، چون یکی از پزشکان معتقد است که پای راستش هم نیمه در رفته است و احتمالاً نیاز به عمل دیگری دارد.
توضیح: این پست قرار بود در روز ۱۵ اردیبهشت منتشر بشه، اما چون عمل، انجام نشد، منتشر نکردم. در تاریخ ۲۷ تیرماه ویرایشش کردم، لذا تفاوت تاریخ اول پست که گفتم الان ۱۳ اردیبهشت هست با تاریخهای دیگر، مال این قضیه است، کسی ایراد نگیره که چطور توی ۱۳ اردیبهشت جریانات ۲۰ اردیبهشت را نوشتی.
با سلام
روزی که بدون هیچ حرفی التماس دعا داشتید ، نمی دونم چرا ولی فهمیدم برای زهرا کوچولو اتفاقی افتاده ولی خب گفتم ان شالله اینطور نیست ولی اگه یادتون باشه نوشتم
“با سلام
ان شالله که مشکلتون حل بشه و این گرفتاری با لطف امیرالمومنین و به دست “۳ ساله امام حسین” حل بشه.”
ان شالله زهرا جان با دستان با کفایت رقیه خاتون هر چه سریعتر صحیح و سالم به آغوش پدر و مادرش برگرده.
یا علی