شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

شعری از شاعر و مداح اهل بیت کربلایی مسعود اصلانی

نیمه شب است و مانده علی که چه ها کند  ***  باید بساط غسل کسی را به پا کند

حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود *** اما بناست خانه قبری بنا کند

با گریه کار غسل خودش را شروع کرد *** باید که مثل شمع نباید صدا کند

بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش*** وقتش رسیده فاطمه را رو نما کند

هر عضو شستشوش یکی را ز هوش برد *** مانده علی چه با جگر بچه ها کند

دستش کجا رسید که دادش بلند شد *** مجبور شد که کار خودش را رها کند

مانده که گرم شستن زخم تنش شود *** یا فکر جابجا شدن دنده را کند

زهرا چه راحت است و علی پر جراحت است *** دنیا نخواست با جگرش خوب تا کند

همچنین بررسی کنید

اعتراف

چون دیدم دوستانی اومدن و تو پست قبلی نطر دادن، گفتم مطلب جدیدی منتشر کنم …

سال گذشته

امشب خیلی اتفاقی و یهویی، یاد سایتم افتادم، چند روز قبل، هاستش منقضی شده بود …

شوخی صدا و سیما با مردم رامهرمز!!!

شهرستان رامهرمز، در سایه نمایندگان و مسئولینی که طایفه و پول و رانت، آنها را …

بیانیه طلاب و روحانیون رامهرمز در باره تبلیغات انتخابات

بسم الله الرحمن الرحیم قال الصادق علیه السلام: «ان الحسن من کل احد حسن و …

توضیح و تصحیح

در پست قبلی که فیلم مرحوم استاد موسوی تهرانی را منتشر کردم، گفته بودم که …

یک دیدگاه

  1. الهم خص انت اول ظالم باللعن منی
    وابدا به اولا ثم العن الثانی و الثالث و الرابع…….اللهم العنهم جمیعا

    آجرک الله یا مولای یا صاحب الزمان

پاسخ دادن به وحیدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.