در یک قدمی حادثه

حدود یه ساعت قبل، و بلافاصله بعد از نماز، اومدم خونه که خانواده را ببرم برای مراسم شب میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها. به محل مورد نظر رسیدیم، راهنما زدم و دور زدم، از سمت مقابل، ماشینها، فاصله ی لازم را داشتند اما یه پژو ۴۰۵ مثل جت از ماشینهای دیگه سبقت گرفت و به سمت ما اومد، تا ما را دید، به سمت راست منحرف شد و به یه ۴۰۵ دیگه که کنار خیابان پارک شده بود، خورد. ماشین پارک شده، آسیب زیادی ندید ولی چراغ جلو و گلگیر خودش، داغون شدن. راننده از اون جوانهایی بود که وقتی پشت ماشین میشینن فکر میکنن تو آسمون هستن و سوار جت و هیچ مانعی هم جلوشون نیست. شروع کرد به انتقاد که حاجی این چه وضعشه؟ این چه جای دور زدنه؟ و خلاصه قیافه حق به جانب و طلبکارانه گرفت. دوستاش هم سر رسیدن و همه با خیال اینکه بنده تازه از پشت کوه رسیدم و هیچی از مقررات نمیدونم، شروع به تأیید، کردن که بله اینجا دور زدن ممنوعه و اگه به شما میزد چی میشد و شما باعث و بانی این قضیه هستید و بیایید قضیه را فیصله بدید و یه خسارتی بهش بدید، پای پلیس را پیش نکشید، بیمه تون خراب نشه و از این جور حرفا، خودش هم به کنایه گفت حاجی شما برو به سلامت، ماشینم فدای اسلام. 😀 من که تا این لحظه حرف خاصی نزده بودم، خانواده را روانه کردم و اومدم طرف حضرات قانون دان، گفتم شما زنگ بزن به پلیس، هر چی اون گفت، من هم غیر از واقعیت بهش نمیگم، دوستش جواب داد نه حاجی بیمه را خراب نکن، گفتم بیمه مال همین روزهاست، من تا الان بیش از قیمت ماشینم به بیمه پول دادم، الان اگه محکوم بشم، وقتشه که بیمه بیاد جلو و حمایت کنه، فکر من نباشید، شما اگه مشکل ندارید زنگ بزنید پلیس. بالاخره زنگ زدن و من همونجا منتظر موندم، به حوزه زنگ زدم و اعلام تعطیلی کلاس نمودم تا طلبه ها شاد و حوشحال بشن 😀 دقایقی بعد، راننده اومد و گفت که حاجی برادرم رسید، گفتم چه کار برادرت دارم؟ گفت گواهینامه من یه جای دیگه گیره و ایشان را به عنوان راننده معرفی میکنیم. گفتم نه جونم، خودم ختم این چیزها هستم، من طبق قانون و مقررات میرم جلو، نمیشه که بیخودی از بیمه، خسارت بگیریم، جنابعالی اصلاً گواهینامه نداری و الا دلیل نداشت که از اومدن پلیس واهمه داشته باشی. بنده خدا گفت که بله حاجی، گواهینامه ندارم، گفتم بدون گواهینامه، با این سرعت تو همچین ساعتی و چنین خیابانی؟ واقعاً که آخرش هستی، میدونی اگه بهمون میزدی و یکی طوریش میشد چه بلایی سرت می اومد؟ توی این بحثها بودیم که راننده ۴۰۵ پارک شده هم سر رسید، زودی طرف را راضی کردن ببرنش یه تعمیرگاه، من هم سوار ماشین شدم و رفتم، پلیس اهواز هم فکر نکنم با یه تماس صرفش کنه که بیاد. 😀

یک دیدگاه

  1. خدا بهتون رحم کرده . ولی شما هم خوب جوابش دادید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *