محله حصیر آباد با وجود سابقه دار بودن و پیشتازی در امور انقلاب و جنگ و جهاد و شهادت، و دارا بودن بیش ترین تعداد شهید، نسبت به محلات دیگر، شاید در کل کشور، اما متاسفانه اغلب مساجدش، گرفتار مسائل حاشیه ای و دور از اوضاع انقلاب و روز هستند، در بعضی از آنها تعدادی آدم متعصب و البته کم سواد و کم اطلاع، در قالب هیئت امناء متصدی امور شده و صرفاً، نماز را در مسجد جایز میدانند و اجازه هیچ گونه فعالیتی به جوانان نمیدهند، شعارهای انقلابی و تکبیرهای رایج در مساجد کشور را ممکن است به صراحت و به لفظ، نفی نکنند، اما رغبتی به آنان نشان نداده و شاید مخالف شئونات مسجد هم بدانند، در مسجد حضرت علی علیه السلام که بنده، افتخار امامت جماعتش را دارم، گرچه از نظر هیئت امناء مشکلی نداریم، اما تعدادی هستند که نسبت به هر فعالیتی، حرف و نظر دارند، آن هم سلیقه ای و ذوقی، سنشان هم به گونه ای است که کسی غیر از امام جماعت، نمیتواند در امورشان ورود کند، خود امام جماعت هم ممکن است در پاره ای مسائل باب میلشان نباشد و انتقاداتی را متوجهش کنند، به مناسبت نهم دی، قرار بود تکبیرات مرسوم بعد نماز، در مسجد شروع شود، استارتش هم باید توسط امام جماعت زده میشد، بچه های بسیج هم طبق معمول، نسبت به تهیه بنر یا نوشتن شعارها و نصبشان در مسجد، کوتاهی کرده و کار به تأخیر افتاد، این کش و قوس تا دیشب ادامه داشت و بالاخره، دیشب، شعارها، جلوی نمازگزاران نصب شد، آن هم بعد از نماز، قرار شد که امشب، بین نماز نسبت به اهمیت اینها، چند دقیقه ای صحبت کنم، به طور ناخواسته و به قول جوانها یهویی، نوبت دکتری برای خانواده، پیش آمد، اولش قرار شد که دیگه مسجد نرم اما بعد با برنامه ریزی مناسب، جمع کردم بین مسجد و نوبت دکتر، زودتر از معمول، به مسجد رفتم و بلافاصله، بعد از اذان، نماز مغرب را اقامه کردم، بین نماز و بر خلاف معمول، بلند شدم و رو به جمعیت، چند دقیقه ای صحبت کردم، یکی از طلاب حاضر در مسجد هم، ازم فیلم گرفت، فیلم را ازش گرفتم و آپلود کردم و الان برای مشاهده شما آماده است…