دیروز بعد از ظهر، خبر فوت آقا رحیم، از همسایگان خوب و بی آزار را دادن، همیشه وقتی برای نماز ظهر میرفتم مسجد میدیدمش، سلام علیک گرمی میکرد، بعضی وقتا باهاش شوخی میکردم و میگفتم یه دفعه پات را نذاری مسجد، خوب نیست آخر عمری مسجدی بشی، مسجد کم می اومد، اما برای دهه محرم، تو هیئت فعال بود، برای قضیه پی گیری فاضلاب منطقه، یکی دو بار با ماشینم رفتیم، یه بار، سیگاری را آماده کرده بود که بکشه، وقتی رسیدم و سوار شد، به احترام بنده نکشید، میدونست از سیگار بدم میاد و دودش اذیتم میکنه، همون سیگار را تو ماشینم جا گذاشت و هر دفعه که میخواستم بهش بدم، یادم میرفت، امروز تشییع جنازه اش بود، خیلی دوست داشتم شرکت کنم و نماز و تلقینش را بخونم، اما محل دفنش را روستایی در اطراف شهرستان شوشتر انتخاب کرده بودن، مسیر زیادی بود و نمیتونستم برم، هم فرصتش نبود و هم ماشینم وضع خوبی نداره، براشون روحانی هماهنگ کردم که کارهاش را انجام بده، امشب، بعد نماز عشاء، نماز لیله الدفن براش خوندم. روحش شاد…
ﺍﻣﻮﺍﺕ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﺧﺎﻛﻰ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﮔﺸﺘﻪ ، ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺪﻳﻪ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﺸﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ . ﻭ ﻫﻴﭻ ﻫﺪﻳﻪ ﺍﻯ ﺷﺎﺩﻯ ﺑﺨﺶ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻃﻠﺐ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ . اﻟﻠَّﻬُﻢَ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻭَ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨَﺎﺕِ ، ﻭَ ﺍﻟْﻤُﺴْﻠِﻤِﻴﻦَ ﻭَ ﺍﻟْﻤُﺴْﻠِﻤَﺎﺕِ » روحش شاد