از روز عمل جراحی زهرا خانم تا الان دقیقاً ۴۲ روز میگذره، از کمر به پایینش تو گچ بود و عملاً هیچ گونه حرکتی نمی تونست انجام بده، به علت سنگینی گچ، بغل کردن و جابجا کردنش هم مشکل بود، زهرایی که تقریباً هر شب، کل اعضای خانواده در خدمتش بودن و به خاطرش بیرون میرفتن، مجبور بود، وضعیت جدید را تحمل کنه و باهاش بسازه، اول که عمل کرد بهمون گفته بودن که حدود ۴۵ روز تو گچ میمونه، و دو هفته قبل مطلع شدیم که این گچ گیری، پایان کار نیست، پس از باز کردن گچ، جهت بیرون کشیدن پینهای کار گذاشته شده در استخوان، لازم است که پاها حرکت نکنند، برای همین منظور، از زانو به پایین هر دو پاش را گچ گرفتن و یک چوب هم بین دو قسمت گچ قرار دادن، برای خلاصی هر چه زودتر، زود، نوبت گرفته بودم و جزء اولین نفرات بودیم اما به خاطر گچ و باند، معطل شدیم، قضیه از این قرار است که دو روز قبل و جهت تسریع در کارها، اقدام به تهیه لوازم مورد نیاز برای گچ گیری کردم، متأسفانه، داروخانه، اشتباهاً چیزهایی داده بود که مورد نظر پزشک معالج نبود، مجبور شدم برم به همان داروخانه، که متأسفانه مواد مورد نظر را نداشتن، بعد از اونجا به خاطر تعطیلی روز جمعه، رفتم داروخانه شبانه روزی، اونجا هم نداشت و راهنمایی کرد که برم داروخانه بیمارستان رازی، همین کار را هم کردم، اونجا پیدا کردم و چون تو دفترچه ننوشته بود، آزاد حساب کردن، چون عجله داشتم و میخواستم زهرا زود راحت بشه، به جای برگشت و اخذ نوشته از دکتر، پول دادم و وسایل مورد نظر را گرفتم، همین شد یک ساعت، بلکه بیشتر، وقتی برگشتم، چند نفر از کسانی که نوبتشون بعد از ما بوده، کارشون تموم شده بود، بدون معطلی، وارد اتاق گچ گیری و پانسمان شدم، البته با اجازه منشی، یه بنده خدایی فکر کرد که بله اینجا پارتی بازی شده و بدون نوبت وارد شدم، برای همین به منشی اعتراض کرد، منشی هم اوردش داخل اتاق و از بنده خدا پرسید که آیا این حاج آقا بدون نوبت بوده یا حتی افراد بعدش هم مرخص شدن و رفتن؟ من هم بهش گفتم بنده خدا، خودم هیچ وقت بی نوبت جایی نمیرم، مشکل، لوازم بود که رفتم و تهیه کردم. بنده خدا قانع شد و رفت. بالاخره، گچ قبلی باز شد و گچ جدید از زانو به پایین، دوباره امکان هر گونه حرکت را از زهرا گرفت، در حالی که منتظر بودم که دو هفته دیگه همه چیز تموم بشه، دکتر دستور عکس نوشت و سریع رفتم، انجام دادم، به حمد الله عمل به خوبی انجام شده بود و نتیجه بسیار رضایت بخش بوده، دکتر وقتی عکس را دید گفت که یه تاریخ میزنم برای بستری شدن، اصلاً انتظارش را نداشتم، بستری شدن برای بیرون کشیدن پینهای درون استخوان هست که برای ۲۳ شهریور نوبت داد، پرسیدم که همون موقع گچ هم باز میشه، گفت که دو هفته بعد از عمل بیرون کشیدن پینها، گچ کاملا باز میشه و میتونه راه بره، از امروز تا بیرون کشیدن پینها یعنی ۲۳ شهریور، با اینکه از نظر وجود گچ، مانعی برای نشستن نیست، اما وجود پینها، اجازه نشستن بهش نمیده و حرکت به سمت نشستن، با درد مواجه میشه. بعد از خروخ پینها، میتونه بشینه و ان شاء الله دو هفته بعدش با دعای شما عزیزان مومن، میتونه راه بره.
انشاءالله به زودی حالش خوب بشه و یک بار دیگه همراه خودتون بیاریدش مسجد
ان شالله حالش خوب شه
سلام خاطرات جالب و خوندنی دارید.من اتفاقی با وبلاگ شما آشنا شدم و احتمال میدم از روحانی های تو دل برو و خوش مشرب باشین.من هفت سال تو اهواز زندگی کردم و اونجاروخیلی خیلی دوست دارم.فقط خواستم درخواست کنم که لطفا عکس رادیولوژی رو حذف کنین.آدم منفی ای نیستم امادلهای بیمار فراوون هستند.
منم با نظر آقا احسان موافقم. ضرورتی نداره
عکس یه نکته ای داشت که با تذکر دوست عزیزمون، آقای احسان تغییرش دادم.
عکس را چندتا پزشک، از دوستان در شهرهای مختلف بررسی کردن، برای اونها گذاشته بودم. ممکنه باز هم نیاز بشه، اگر عکس جدید بذارم، برای مقایسه، نیاز دارن.