در روزگار ما سیل مشکلات و گرفتاریها، از همه جانب، افراد را در بر گرفته و هر کسی به گونه ای به فکر حل این گرفتاریها بر می آید، در این راستا، انسان کمتر به فکر اصلاح برنامه زندگی دینی خود می افتد و چه بسا برای مشکلات فرا روی خود، عوامل ماورای طبیعت و جادوی جادوگران و حسادت حاسدان و چشم زخم را مقصر میداند، که البته موضوعات یاد شده، حقایقی هستند که فعلاً قصد بررسی آنها را ندارم. همین افکار و عقاید توسط افراد سود جو رصد شده و باعث شده که آنها در قالب دعا نویس و فالگیر و رمال و …. در این آشفته بازار، ایفای نقش کنند و از آب گل آلود ماهی بگیرند. چند روز قبل و هنگامی که در مسجد بودم و طبق معمول ساعات حضور در مسجد، برای آرامش روحی و روانی خود و دیگران، گوشی موبایل را در منزل گذاشته بودم، پس از بازگشت، متوجه شدم که یک شماره خاص و البته ناشناس، چندین تماس داشته، یک پیام هم از روی عصبانیت گذاشته، اوضاع را که اینگونه دیدم، برخلاف رویه معمول، خودم با ایشان تماس گرفتم و ضمن عذر خواهی اعلام کردم که تماسهای ایشان در وقت نماز بوده و بنده در این اوقات اساساً گوشی را با خود نمیبرم تا بخواهم جواب بدهم. تأکید بر این نکته هم کردم که در غیر این اوقات و اتفاقات خاص، معمولاً بدون نگاه به شماره مخاطب، گوشی را جواب میدهم و از آنهایی نیستم که فقط به مخاطبین خاص جواب میدهند. خلاصه، بنده خدا یه کاری داشت و یه وقت صحبت میخواست که بهترین و خلوت ترین وقت که بعد از نماز ظهر و عصر و مکان مسجد را پیشنهاد دادم، فردای آن روز پس از نماز ظهر و عصر با جوان مودب و تحصیل کرده ای که از سابق، اجمالاً میشناختم، مواجه شدم. کلی گرفتاری عجیب و غریب داشت و مادرش نزد کارشناسان مربوطه (دعا نویسان) رفته و آنها خبر از جادوهای خطرناکی داده اند که کلی هزینه برای ابطال آنها لازم بود، در خلال صحبتهایش متوجه شدم که در منزلشان دو جبهه تشکیل شده، جبهه مادر و جبهه پدر، مادر مرتب به دو فرزندش القاء کرده که پدر برای رفاه و آسایش شما، هیچ کاری نکرده و زندگی این و آن را به رخ کشیده، تا جایی که دختر خانواده، دچار افسردگی شدید شده تنها تکیه گاه خود را برادر خود میداند، برادری که امکانات لازم برای رساندن خانواده به خوشبختی خیالی را ندارد و همیشه با مشکلات عدیده ای مواجه است. برادری که به تبع مادر، پدر خود را فردی بی مسئولیت میداند، ادعا میکند که ملتزم به مسائل دینی است ولی علناً به پدر، بی احترامی میکند، پس از گفتگویی کوتاه و ضمن عذر خواهی از اینکه میخواهم با صراحت چیزی به او بگویم، گفتم که راز مشکلات شما جادو و چشم زخم نیست و نیازی به خرج پول و دادن هزینه های گزاف به شیادان نیست، گرفتاریهای شما عمدتاً از بی احترامی به پدر است، زیرا بی احترامی به والدین از گناهانی است که غلاوه بر عقوبت اخروی، در دنیا نیز عقوبت دارد. پدر و مادر حتی اگر کافر باشند، احترامشان لازم است آنگونه که در قرآن کریم به آن تصریح شده است: وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ ﴿١۴﴾ وَإِن جَاهَدَاکَ عَلَىٰ أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۖوَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا ۖ وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ ۚ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١۵﴾ (سوره لقمان) و در روایت معصومین سلام الله علیهم اجمعین به این معنی و مضمون، روایات بی شماری وارد شده است. باشد تا ان شاء الله با احترام به والدین، زندگی دنیایی و اخروی خوبی برای خودمان درست کنیم.
با خواندن چندخط ابتدایی و خواندن تماس های بی پاسخ و گذاشتن پیام، فکر کردم داری قضیه من رو مینویسی مخصوصا وقتی رسیدم به اونجایی که نوشته بودی برخلاف رویه معمول… دیگه گفتم حتما قضیه مربوط به منه. ولی کلی تعجب کردم چون اون مطلبی نبود که رسانهای بشه. میخواستم ببینم چطوری میخوای بیانش کنی که دیدم الحمدلله از من رد شد ولی یک نکته جالب داشت و اون مسئله خلاف رویه حضرت عالی بودکه ظاهرا در این چند روزه به رویه تبدیل شده. خوب جای بسی خرسندیست و امیدواریم که ادامه دار باشه. بهر صورت اینکه در گام اول از خلاف رویه به «رویه» ارتقاء یافته رو به فال نیک میگیریم.
باسلام سوالی ازحضرتعالی دارم واضحه که الان تخصص هازیادشدن مثلامشکل پیچیده فقهی رومتخصص فقه میتونه ج بده وهکذاتمام علوم حال با این پیشفرض صحیح که دعانویسی حقیقت داره وسحروابطال سحرهم همچنین ولواینکه افرادسودجوبوده اندسوال اینکه اگرکسی واقعامبتلی به این جورمسایل شده بودشماچه مقداراطلاعات داریدکه متوجه بشین مشکل شخصی واقعا به کدوم حوزه مربوط میشه؟
من در زمینه علوم غریبه تخصصی ندارم، اما به تجربه متوجه شدم که بیش از ۹۰% افرادی که از چیزهای ماورایی حرف میزنن و مشکلات خودشون را به جادو و این جور چیزا نسبت میدن، دچار توهم هستن و نمیخوان دنبال علت اصلی باشن.