امروز علی ازم خواست که اگه فردا وقت داشته باشم، برم به مدرسه شون سر بزنم، البته این خواسته آقای مدیر هست و ایشان ابلاغ کننده بودن، من هم که میدونستم بی خودی از ولی دانش آموز نمیخوان برن مدرسه، یه کاری باید کرده باشه، ازش خواستم توضیح لازم را بده و بگه چی شده که مدیر من را خواسته؟ ایشان هم ماجرای تأسف باری را برام تعریف کرد، من به صداقت علی ایمان دارم، فقط میرم که حرفهای طرف مقابل را هم شنیده باشم. البته فردا، جریان مذاکره با مدیر محترم را نقل میکنم، اما علی الحساب بگم که جریان یک معلم بد اخلاق و توهین کننده در کار هست که قبلاً مرتکب تنبیه بدنی هم شده است، آن هم در دبیرستان، آن هم دبیرستان فرهنگ و معارف اسلامی.!!! جریانی که خوراکم هست و امیدوارم به خیر بگذره و به شکایت، نزد اداره و سازمان تبلیغات، نرسه. اگه اینطور که علی میگه، باشه و مدیر برخورد مناسبی نکنه، راهی جز شکایت نمیمونه. اقدام علی این بوده که در اعتراض به توهین معلم، کلاس را ترک کرده و بعد یه شکایت نوشته و داده دست مدیر. دوستان مدافع معلمین متخلف آماده باشن برای دادن نظرات آتشین. 😀
البته کار علی هم درست نبوده و نباید سر کلاس حرف بزنه، اون هم حرفهایی که جنبه سیاسی داشته باشه. ولی انتظار از معلم میرود که تحت هیچ شرایطی از ابزار نامناسب و توهین و فحاشی استفاده نکند. به هر حال باید منتظر ماند و دید که فردا چه میشود.
یه زمانی پدر سالاری بود یا مردسالاری
بعد از اون تا همین الانا زن سالاری
ولی متاسفانه داریم به سمت فرزندسالاری میریم…