امروز از رامهرمز عازم اهواز بودیم، دو هفته ای هست که اهواز نرفتیم، ناهار را تو راه و اطراف رامهرمز خوردیم، چای آتشی هم بخش اصلی برنامه بود، تو مسیر و نرسیده به اهواز، راهمون را کج کردیم و رفتیم به سمت جایی که سالهای قبل، تقریباً هر هفته میرفتیم، زمین را شخم زده بودن و گندم یا جو کاشته بودن، تقریباً همه جا هم در اثر بارندگی هفته قبل، پر از آب بوده، ما هم قصد توقف نداشتیم و آبگرفتگی، بهانه خوبی بود که بچه ها گیر ندن برای توقف، تو مسیر به منطقه شیبان رسیدیم، تو پارک سر جاده، مجسمه هایی توجهم را جلب کردن که کمر هنر مجسمه سازی را رگ به رگ کرده بودن 😀 توقف کردم و ازشون عکس گرفتم.

همچنین بررسی کنید
اعتراف
چون دیدم دوستانی اومدن و تو پست قبلی نطر دادن، گفتم مطلب جدیدی منتشر کنم …
سال گذشته
امشب خیلی اتفاقی و یهویی، یاد سایتم افتادم، چند روز قبل، هاستش منقضی شده بود …
شوخی صدا و سیما با مردم رامهرمز!!!
شهرستان رامهرمز، در سایه نمایندگان و مسئولینی که طایفه و پول و رانت، آنها را …
بیانیه طلاب و روحانیون رامهرمز در باره تبلیغات انتخابات
بسم الله الرحمن الرحیم قال الصادق علیه السلام: «ان الحسن من کل احد حسن و …
توضیح و تصحیح
در پست قبلی که فیلم مرحوم استاد موسوی تهرانی را منتشر کردم، گفته بودم که …
وبلاگ شخصی صادق هردان