دیروز بعد از نماز ظهر و عصر، طبق معمول بیشتر روزها، قرار بود زهرا خانم را بخوابونم، خوابوندن این فسقلی کار هر کسی نیست، کلی فضولی و بازی میکنه تا بالاخره بخوابه، الان سنش از ۶ ماه گذشته و داره کم کم شیطنتهاش را رو میکنه. ناخن گرفتنش که کار حضرت فیل هست و در بیداری اصلاً آروم نمیگیره و تو خواب از ترس بیدار شدنش نمیتونیم اقدامی بکنیم. چند روز پیش موفق شدم ناخنهای یک دستش را بگیرم و یکی دیگه مونده بود تا در وقت مناسب گرفته بشه، دیروز در جریان بازی و شیطنت قبل از خواب در یک لحظه که اصلاً متوجه نشدم چطور اتفاق افتاد، با دست ناخن نگرفته چنگ محکمی به چشمم زد. اولش فکر کردم که یه چیز مختصری است و تا چند دقیقه دیگه برطرف میشه. اما وقتی کمی خوابیدم و پس از بیدار شدن، در اثر درد نمیتونستم چشمم را باز کنم، احتمال دادم که خبری شده و ضربه، کاری بوده. امتحان ساعت ۶ بعد از ظهر را نتونستم برم، هر طور شد رفتم حوزه و سوالات را چاپ کردم و کسانی را برای برگزاری امتحان گذاشتم. نزدیک اذان مغرب بود که دیگه تصمیم گرفتم برم دکتر، این را کسانی که بنده را میشناسن میدونن یعنی چه. 😀 یعنی دیگه کارد به استخون رسیده و الا بنده اصلاً اهل دکتر رفتن نیستم و از آخرین باری که پیش دکتر رفتم چند سال میگذره. زنگ زدم به یکی از دوستان و ایشان زحمت کشید و با هم پیش پزشک متخصص رفتیم. با معاینه مختصری فرمودند که خراشی روی قرنیه افتاده و یه سری توضیحات داد که متوجهشون نشدم 😀 بعد مقداری دارو نوشت و گفت تا ۴۸ ساعت باید چشمتون بسته باشه و توخونه باشید، که البته این مورد خیلی بر من گران آمد و فقط امروز را میتونم تو خونه باشم ، اون هم با چشم باز 😀 و البته فردا هم که جمعه است و قاعدتاً بیرون نمیرم. در ادامه مطلب، عکسی از جانی را براتون میذارم که پس از انجام جنایت با خیال راحت گرفت خوابید. 😀
سلام
خدا حفظش کنه.ماشاءالله ماشاءالله چقد نازه
آقا مواظب خودتون باشید 🙂
سلام علیکم
این حاج خانوم کوچیکه این طوریه بزرگ بشه بااسلحه تو خونه میگرده ولی خدا خیرش بده گفتم سر چند تااز امتحانات خوش به حالمون شده بود…
آقا اینا رو نگید !
نمیان برای خواستگاریش ها :))
اقا ناراحت نباش “”نیش عقرب نه از ره کینه است اقتضای طبیعتش این است”” حتما فراموش کردید که راههای تدافعی و حمله از سوی اطفال در سنین زیر پنج سال استفاده از ناخن و گاز گرفتن و در نهایت جیق زدن و گریه کردن است.
خوب بگذریم ورود شما را به بخش درمان خیر مقدم عرض میکنیم . زیاد ناراحت نباش به این فکر کن که بخش کوچکی از پول بیمه ای را که ماهانه پرداخت میکنی رو به سبد خانوار برگرداندی…بهر حال خدا شفا بده…