دعوت فامیلی

تقریباً یک هفته قبل از ماه مبارک رمضان، همسر یکی از فامیل نزدیکمون، رحمت خدا رفت، تو مراسم ختمش، یکی از بزرگان فامیل اومد پیشم و ضمن اظهار تمایل به ملاقات و نشستن با بنده، گفت که ان شاء الله به صورت خصوصی ازتون دعوت میکنم و بیشتر با هم گفتگو میکنیم، بنده خدا البته همسن و سال بنده نیست، فرزند هم سن بنده و بزرگتر دارد، بنده قبول کردم و گفتم که نیازی به دعوت نیست، هر موقع فرصت داشتید و بفرمایید، خدمتتون میرسم.

قضیه گذشت تا پری روز اخوی بنده زنگ زد و گفت که فلانی میخواد یه افطاری دعوت کند، کی بهش بگم؟ عرض کردم که امشب و شب جمعه دعوت دارم، بقیه شبها، جای خاصی نیستم، ایشان هم چهارشنبه شب براشون مناسب بود و همون شب را وعده داد.

دیشب باتفاق اخوی و پسر عمویمان، به منزل ایشان رفتیم، مدعوین فقط ما بودیم، نماز مسجد را به یکی از طلاب سپردم، در محل میهمانی، ابتدا، نماز جماعت خواندیم و سپس افطار میل نمودیم، بعد از افطار هم ساعتی، از هر دری سخنی داشتیم و صد البته مسائل شرعی و اعتقادی و سیاسی هم بود. 😀

همچنین بررسی کنید

اعتراف

چون دیدم دوستانی اومدن و تو پست قبلی نطر دادن، گفتم مطلب جدیدی منتشر کنم …

سال گذشته

امشب خیلی اتفاقی و یهویی، یاد سایتم افتادم، چند روز قبل، هاستش منقضی شده بود …

شوخی صدا و سیما با مردم رامهرمز!!!

شهرستان رامهرمز، در سایه نمایندگان و مسئولینی که طایفه و پول و رانت، آنها را …

بیانیه طلاب و روحانیون رامهرمز در باره تبلیغات انتخابات

بسم الله الرحمن الرحیم قال الصادق علیه السلام: «ان الحسن من کل احد حسن و …

توضیح و تصحیح

در پست قبلی که فیلم مرحوم استاد موسوی تهرانی را منتشر کردم، گفته بودم که …

۲ نظرات

  1. منزل شیوغ عربی دعوت داشتید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.