در آخرین پستی که نوشتم، صحبت از رفتن به هفتکل بود، همون هم قرار شد بشه، خبر رفتنم به شهرستان، به گوش مسئولین مرکز مدیریت حوزه خوزستان رسید و پیشنهاد مدیریت چند شهرستان را دادند، بنده هم چون به هفتکل قول داده بودم و همه کارها را کرده بودم، قبول این کار برایم سخت بود، بالاخره پیشنهاد دادند تدریس در هفتکل را داشته باشم و در کنارش، مدیریت مدرسه باقرالعلوم علیه السلام رامهرمز را هم قبول کنم، فاصله هم حدود ۴۰ کیلومتر بود، خوب زحمت نسبتاً زیادی داره رفت و برگشت روزانه اما بالاخره هیچ کاری بی زحمت نیست، درست در شبی که قرار بود به هفتکل اسباب کشی کنیم و دقیقاً یکی دو ساعت قبل از حرکت، از حوزه هفتکل تماس گرفتند و محترمانه، عذرم را خواستند، 😀 حرفشون این بود که ما شما را میخواهیم ولی نباید رامهرمز، مدیریت داشته باشی و صبح و بعد از ظهر هفتکل تدریس بکنی و شبها هم بعضی اوقات سری به حوزه و طلاب بزنی. هر چه سعی کردم، متقاعد نشدند، تقریبا تصمیم داشتم هر دو را رد کنم و برم قم ساکن بشم که با مخالفت خانواده مواجه شدم و پس از یک سفر نصف روزه به رامهرمز، اونجا را پسند کردند و خونه ای گرفتم و اسباب کشی کردم، امروز هم پس از چند روز اشتغال به کار، طی مراسم نسبتاً مفصلی با حضور مدیر استانی حوزه های خوزستان، امام جمعه رامهرمز و دیگر شخصیتها و مسئولین شهری، تودیع مدیر سابق و معرفی بنده صورت گرفت و فصل جدیدی در زندگی و فعالیتهای حوزوی بنده آغاز شد که از همه عزیزان میخوام برای موفقیتم در این سمت جدید دعا بفرمایند، مدیریت حوزه شهرستان بسیار با مدیریت در اهواز و شهرهای بزرگ متفاوت است، در شهرهای بزرگ، حیطه کار و فعالیت مدیر فقط در چهار دیواری مدرسه است ولی اینجا، با کل شهر و نهادهای مختلف باید در ارتباط دائم باشم.