دیروز تو درس احکامی که برای طلاب مبتدی داشتم، نسبت به یک موضوع فقهی تحقیقی دادم، همیشه با تحقیق دادن مشکل دارم، از مشکل بررسی و اعلام نظر که بگذریم، مشکل فراموشی دریافت تحقیقات در روز بعد خیلی عمده تر هست، آموزش حوزه هم مرتب از ما میخواد که تکلیف کنید طلاب را به تحقیق نوشتن، به هر حال دیروز با قاطعیت تمام، تکلیف کردم که توی موضوع مورد نظر، تحقیق کتبی، برام بیارن، هر کسی هم نیاره، فردا خودش سر کلاس نیاد، این یعنی آخر قاطعیت، از من بی سابقه بود که اینطوری از طلاب تحقیق بخوام، حالا به گوش آموزش هم برسه حتماً تعجب میکنه، بالاخر، طبق معمول امروز صبح که رفتم سر کلاس یادم رفت که تحقیق دادم، اما دیدم ۳ نفر غایب هستن، سراغشون را گرفتم، گفتن لابد تحقیق آماده نکردن که نیومدن، من هم به روی خودم نیوردم که فراموش کردم قضیه را، گفتم یعنی شما تحقیق اوردین؟ همه گفتن بله، بعد برگه ها را جمع کردن و برام اوردن، مسأله ای را در قالب مثال مطرح کردم و از یکی یکی جوابش را پرسیدم، یه نفر خوب رفت جلو و آخرش خراب کرد، بقیه هم بی ربط جواب دادند، فقط یک نفر خوب و کامل جواب داد، جالب اینکه اونهایی که ادعاشون میشده و مثلاً رفتن کتابهای مطرح فقهی را مراجعه کرده بودند، تحقیقشون از همه بی ارزش تر بود، با اینکه منبع ساده و در دسترسی بهشون معرفی کرده بودم، رفته بودن از مکاسب شیخ انصاری و غیره، دنبال جواب میگشتند، در این بین از همه جالبتر، سوژه تأخیر در کلاس بود که کل تحقیقش را توی دو خط نوشته بود توی برگه تقویم رومیزی. گفتم تو را به خدا این را کسی ببینه، چی بهت میگه؟ میگه دانشجوی علوم دینی و محقق هستی؟ بیشتر از این دو خط را که خودم توی درس دیروز گفتم، مطالب خودم را مینوشتی، یه نصف برگه میشد. 😀
سلام
حاج آقا کپی پیست را خدا برای چی افریده پس؟
من تحقیق نمیدم، اگر بدم، کپی پیست، جواب نمیده، تا نرن و مراجعه نکنن، نمیتونن پیدا کنن. 😀