امروز دهمین روز از ماه مبارک رمضان است، ماه میهمانی خدا و سفره کریمانه درگاه او. میهمانان همه بودند و جمعشان جمع بود، خیلی بد است وسط میهامانی، کسی را از مجلس بیرون کنند. 😡
حال من، الآن، چنین است.
دیشب و با تأکید پزشک و متخصیین طب اسلامی و سنتی، بر ترک روزه، ضیافت الهی را ترک کردم.
خدا میداند که چقدر ناراحتم، از ابتلای به کرونا، اینقدر ناراحت نشدم ولی ترک روزه ماه مبارک رمضان، به مراتب سخت تر و ناراحت کننده تر است.
یاد مرحوم آقای مجیری افتادم؛ از مومنین مسجد حضرت علی علیه السلام حصیرآباد اهواز بود، ماه رمضان، ظهرها بیان احکام داشتم و بعد از آن، ایشان را که مشکل تحرک داشت، به درب منزلشان میرساندم، تو راه گریه میکرد و از اینکه نمیتونست روزه بگیره به شدت ناراحت بود، من هم برای دلداری، میگفتم، همان کسی که گفته روزه بگیرید و شما در جوانی، اطاعتش میکردید و همه ماه های رمضان را روزه بودید، الآن به شما میگوید، دست مریزاد، وظیفه خود را خوب انجام دادید و دیگر لازم نیست به خودتان سختی دهید.
همینها را برای تسکین خودم گفتم اما سوز دل و اشک امانم نمیدهند و اینکه مبادا از میهمانی اخراج و محروم شده باشم، برایم سخت و سنگین است.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً